یکی از روش های بهم زدن عقد ازدواج طبق ماده ۱۱۲۰ قانون مدنی فسخ نکاح یا طلاق میباشد که بر طبق آن عقد منحل میگردد.
به همین دلیل فسخ نکاح یکی از مواردی است که به موجب آن عقد انحلال پیدا میکند البته فسخ نکاح در مواردی میتواند استفاده گردد و مورد تقاضا از جانب و زن و مرد قرار بگیرد که عیوب مندرج در قانون در زن و مرد وجود داشته باشد و اثبات گردد و هریک از طرفین قبل از عقد از وجود آن بی اطلاع باشند و اگر قبل از عقد از عیوب ذکر شده در قانون در طرف مقابل آگاه باشند بعد از عقد حق فسخ منتفی میشود چراکه از قبل میدانستند ان عیب در طرف مقابل وجود داشته است. در حالی که در طلاق به دلیل تفاوتی که با فسخ دارد اثبات این موارد ضروری نیست.
نکاتی در مورد حق فسخ
حق فسخ یک حق فوری است به همین دلیل زمانی که یکی از طرفین متوجه شود طرف مقابلش یکی از آن عیوب را داراست همان موقع باید برای فسخ نکاح اقدام کند و نمیتواند آن را به گذشتن مدت زمان زیادی از عقد واگذار کند زیرا حق فسخ از بین میرود. ولی فسخ نکاح دشواری ها و محدویت های طلاق را ندارد .
موارد فسخ نکاح
موارد فسخ نکاح شامل عیوب زنان و مردان و برخی عیوب مشترک مثل “جنون” میان آنها میباشد. براساس قانون مدنی موارد فسخ نکاح شامل مواردی برای زن و مواردی برای مرد است .
موارد فسخ نکاح از جانب زن
طبق ماده ۱۱۲۲ قانون مدنی عیوب مرد برای فسخ نکاح شامل خصاء ، عَنَن و مقطوع بودن آلت تناسلی و ناباروری مرد میباشد که در صورت وقوع هریک از این عیوب در مرد که باعث عدم توانایی و برقراری رابطه جنسی در مرد شود موجبی برای حق فسخ از سوی زن خواهد بود.
موارد فسخ نکاح از جانب مرد
عیوب زنان هم برای فسخ نکاح شامل مواردی از جمله قَرَن ، جُذام ، بَرَص ، اِفضاء ، زمین گیری و نابینایی از هردو چشم میباشد.
اما یکی از مواردی که بین زن و مرد مشترک است و به عنوان عیب مشترک میان انها مطرح است و زن و مرد میتوانند به استناد آن نکاح را فسخ کنند “جنون” میباشد که ماده ۱۱۲۱ قانون مدنی جنون هریک از زن و مرد در صورتی که استمرار داشته باشد اعم از اینکه ادواری باشد یا دائمی موجب ایجاد حق فسخ برای زوجین است. البته باید توجه داشت که وجود این عیب ها باید در حین عقد باشد و بعد از عقد نمیتواند مورد پذیرش قرار گیرد و عقد فسخ نمیشود زیرا مبنای برخورداری از حق فسخ نکاح برای مردان یا زنان در این است که قبل از ازدواج زوجین از عیبی که در هر کدام از آنها وجود دارد مطلع نباشند تا پس از عقد و به محض اینکه اطلاع پیدا کردند بتوانند عقد را فسخ کنند.
تفاوت فسخ نکاح با طلاق
طلاق و فسخ نکاح با وجود شباهت هایی که دارند تفاوت هایی هم دارند از جمله اینکه
۱- طلاق یک عمل حقوقی تشریفاتی است یعنی برای انجام دادن آن شرایطی در نظر گرفته شده که براساس آن طبق قانون و شرع طلاق با حضور ۲ مرد عادل و از طریق صیغه خاص انجام میشود ولی فسخ نکاح به محض اراده طرفین انجام میگیرد و تشریفات خاصی ندارد.
۲- در طلاق باید زن حین انجام آن دچار عدالت ماهیانه زنانگی نباشد اما در فسخ چنین شرایط نیست .
۳- در طلاق اگر از طرف زن باشد زن باید به دادگاه مراجعه و گواهی عدم امکان سازش دریافت نماید در حالی که در فسخ نکاح رسیدگی دادگاه تنها در مواقعی امکان دارد که شرایط ذکر شده در حق فسخ وجود داشته باشد.
شباهت فسخ نکاح با طلاق
۱- بر اساس ماده ۱۱۲۰ قانون مدنی فسخ نکاح و طلاق هردو از موارد انحلال نکاح محسوب میشوند یعنی وجود هر کدام از آنها سبب میشود عقد نکاح منحل شود.
۲- یکی دیگر از شباهت های فسخ نکاح و طلاق در این است که عده فسخ نکاح و عده طلاق باهم برابر است یعنی در هردو به یک میزان عده نگه داشته میشود .
۳- مهریه و احکام مربوط به آن در هردو نکاح یکسان است.
عده فسخ نکاح
یکی از احکام و مواردی که در زمان جدایی و انحلال نکاح میان طرفین مطرح میباشد نگه داشتن عده است . فسخ نکاح هم از آن جهت که یکی از اسباب انحلال نکاح به حساب میآید نیازمند نگه داشتن مدت زمانی تحت عنوان عده می باشد. به همین دلیل طبق ماده ۱۱۵۱ قانون مدنی مدت عده در فسخ نکاح ۳ طُهر است مگر آنکه زنی به خاطر سن بالا عادت ماهیانه نبیند که در این صورت ۳ ماه است. عده زنان باردار هم بر اساس ماده ۱۱۵۳ قانون مدنی تا وضع حمل انها میباشد . به طور کل در زمان انحلال نکاح طبق شرع و قانون به هر دلیلی مثل طلاق ، فسخ نکاح، بذل مدت و فوت شوهر زوجه ملزم میشود که مدت زمانی را سپری کند و پس از آن ازدواج مجدد دیگری داشته باشد.
دادخواست فسخ نکاح
یکی از مواردی که خواهان یک دعوی باید بداند تقدیم دادخواست به دادگاه صالح میباشد. اما نحوه و ارائه و کامل کردن آن اهمیت بسیاری دارد زیرا در مواقعی موجب رد دادخواست میشود به همین دلیل بهتر است که برای جلوگیری از رد آن و هدر رفتن زمان خود قبل از آن با یک وکیل دادگستری مشورت نمایید. در هر حال فسخ نکاح به دلایل متقاضی میتواند مطرح شود از جمله دادخواست فسخ نکاح به دلیل جنون ادواری همسر، ناتوانی جنسی مرد( عَنَن) ، تدریس در نکاح ، بیماری جُذام، تخلف از وصف ، اِفضاء ، پیسی، بیماری صرع ، برص و…. و مواردی دیگر .
در زیر یک نمونه دادخواست به دلیل ناتوانی جنسی مرد ( عَنَن) بیان میشود.
ریاست محترم دادگاه ………..
سلام علیکم ،
احتراماً به استحضار عالی میرساند :
اینجانب ……. به عنوان خواهان دعوا در تاریخ ………………. به موجب عقدنامه شماره …………..… ثبت شده در دفترخانه رسمی ازدواج شماره …………….… که فتوکپی مصدق آن به پیوست تقدیم است ، با خوانده محترم آقای ………..… ازدواج کردم . اکنون که مدت ………….… ماه / سال از زندگی مشترک زناشویی فی مابین اینجانبان میگذرد ، متأسفانه زوج قادر به عمل نزدیکی نمیباشد . پس از انجام معاینات متعدد پزشکی کاشف به عمل آمد که مشارالیه دارای بیماری ناتوانی جنسی ( عنن ) می باشند . از آنجایی که تاکنون اقدامات درمانی در خصوص رفع این بیماری موثر واقع نگردیده است ، لذا به استناد ماده 1122 قانون مدنی و ضمن درخواست ارجاع امر به پزشکی قانونی تقاضای رسیدگی و صدور حکم مبنی بر فسخ نکاح به دلیل وجود عیب عنن در زوج را دارم .
با تشکر و تجدید احترام
نام و نام خانوادگی زوجه
امضاء زوجه
فسخ نکاح در عقد موقت
در عقد موقت یا به اصطلاح همان صیغه موقت که در قانون از ان تحت عنوان نکاح منقطع یاد میشود با تمام شدن مدت به صورت خود به خود عقد باطل و تمام میشود و در صورتی که مدت باقی مانده باشد مرد میتواند بقیه مدت را به زن ببخشد و همین که بگوید “من باقی مانده مدت را بخشیدم” کفایت میکند که باید با نیت و تصمیم راسخ انجام بگیرد. موارد دیگری که در هنگام فسخ عقد زن در صیغه موقت قابل ذکر است اینکه لزومی ندارد زن از حیض پاک باشد و یا کسی به خاطر بخشیدن مدت باقی مانده شهادت بدهد و به عنوان شاهد حضور داشته باشد بلکه حتی اگر زن هم حضور نداشته باشد مرد میتواند به تنهایی آن را با گفتن جمله ” باقی مانده مدت عقد خانم فلانی را به خودشی بخشیدم” عقد را فسخ و پایان دهد و بعد از آن به اطلاع او برساند.
نکته دیگری که وجود دارد این است که در زمانی که اتمام رابطه در عقد موقت از جانب زن باشد میتواند یک وکالتنامه از جانب مرد مبنی بر حق بذل مدت دریافت کند که در این صورت زن هم میتواند به عقد موقت پایان دهد و اگر وکالتنامه از جانب زوج هم نداشته باشد و در مواقعی ادامه زندگی و رابطه برای او با سختی همراه باشد میتواند به استناد عسروحرج طبق ماده ۱۱۳۰ به دادگاه مراجعه و در صورت احراز آن دادگاه حکم به الزام زوج به بذل مدت را صادر خواهد کرد.
فسخ نکاح در ازدواج دائم
همانطور که بیان شد تفاوتی که در خصوص ازدواج موقت و دائم است در نحوه تمام شدن عقد میباشد. فسخ نکاح در عقد دائم لزوما با طلاق شکل میگیرد زیرا عقد بین زوجین برای همیشه ایجاد میشود و به خاطر همین همیشگی بودن آن نکاح دائم نام گرفته است . ولی در ازدواج موقت با تمام شدن مدت آن عقد منحل میگردد. فسخ نکاح به طور کلی ساده تر از طلاق است. به موجب ماده ۱۱۰۱ قانون مدنی اگر عقد نکاح قبل از نزدیکی به دلایلی فسخ شود یعنی زن باکره باشد حقی برای زن در گرفتن مهریه وجود ندارد مگر به یک دلیل و آن هم بیماری عنن یعنی ناتوانی جنسی از جانب مرد که زن در این حالت مستحق نصف مهریه میشود اما اگر زوجه باکره نباشد مرد موظف است در صورت فسخ نکاح مهریه زوجه را تماما پرداخت کند که در این مورد با طلاق هیچ تفاوتی نمیکند یعنی چه در طلاق و چه در فسخ در صورت “عدم بکارت زوجه” مرد ملزم به به پرداخت تمام مهریه میشود حتی زن با داشتن بیماری هایی که دلیل فسخ است از قبیل جذام ، برص ، پیسی ، زمین گیری و نابینایی، اِفضاء ، قَرَن اگر مرد بخواهد عقد نکاح را فسخ کند هم باید تمام مهریه را بپردازد و تنها راه پرداخت نکردن مهریه در فسخ نکاح “باکره بودن” زن است که مهریه ای به او تعلق نخواهد گرفت.
مهریه در فسخ نکاح
تکلیف پرداخت مهریه در فسخ نکاح به چه صورت است؟ اگر عقد نکاح قبل از نزدیکی یعنی در صورت باکره بودن به دلایلی فسخ شود براساس ماده ۱۱۰۱ قانون مدنی زن حقی بر مهریه ندارد یعنی مهریه ای به وی تعلق نخواهد گرفت و تنها را پرداخت نکردن مهریه در فسخ نکاح همین “باکره بودن” زوجه میباشد مگر به یک دلیل آن هم ناتوانی مرد در رابطه جنسی یعنی به اصطلاح حقوقی عَنَن که یکی از موارد فسخ نکاح به شمار میرود در این صورت زن با وجود فسخ نکاح مالک نصف مهریه میشود. اگر دعوی فسخ نکاح از جانب زوجه مطرح شود با توجه به بیماری هایی که در قانون مدنی ذکر شده است و وجود آنها در مرد، در صورت عدم بکارت میتواند مستحق تمام مهریه شود.
مدارک دادخواست فسخ نکاح
۱- سند ازدواج
۲- شناسنامه یا کارت ملی زن
۳-شناسنامه یا کارت ملی مرد
۴- یکی از شرایط فسخ نکاح یا گواهی پزشکی قانونی
مدارک بیان شده پیوست دادخواست فسخ نکاح میشود که میتوان انجام این کار و مراحل آن را به وکلای دادگستری سپرده و یا توسط خود تقدیم دادگاه گردد.
سلام خانم بنده واژینیسموس دارن باکره هستن تعمدا اقدام به درمان نکرده متارکه نمود منم دادخواست فسخ نکاح دادم آیا واژینیسموس جزء موارد فسخ نکاح می باشد چون این بیماری همان آثاری را دارد که عفل،رتق یا قَرَن دارد .
و اینکه آیا تخلف از شرط صفت یا تدلیس دادخواست فسخ نکاح داد؟!
تشکر